زخم کاری به نیمه رسیده ولی هنوز به نیمی از موفقیت فصل اول نرسیده.. شاید بخشی از آن به سناریوی محکم قسمت اول برمیگردد که از رمان موفق و پرفروش «بیست زخم کاری» محمود حسینیزاد اقتباس شد که با اینکه مهدویان بخش محدودی از آن را توانست به تصویر بکشد باز جاذبه و کشش این داستان آنقدر قدرتمند بود که مخاطب را با خود میکشید.
اما بخش دیگری از این عدم اقبال شاید به انتخاب بازیگر برمیگردد که فصل اول به وضوح برتری داشت. در قسمت اول سیاوش طهمورث را داشتیم که نقش بزرگ ریزآبادیها را با آن میمیک اعجاب انگیز ایفا میکرد (به اسلاید سه نگاه کنید: چشم راست میخندد و چشم چپ غضبآلود است اما ترکیب کلی یک چهره مرموز را میسازد) یا حضور جذاب سعید چنگیزیان در نقش ناصر که به شدت جذاب جلوه میکرد. حتی نقشهای فرعی مثل نجفی (مهدی زمین پرداز) با آن پسرعمو پسرعمو گفتنها که به دست کریم کشته شد و حتی خود نقش کریم (امیرحسین هاشمی) انگار آنقدر در دل داستان خوب پرداخت شده بود که مخاطب به آنها سمپاتی داشت.
در فصل دوم اما به جای همه آنها بازیگرانی در سریال اضافه یا پررنگ شدند که مخاطب کمتر رغبتی به حضورشان داشت؛ و بلعکس شخصیتهای کاریزماتیک یا مثل ناصر و منصوره حذف شدند یا مثل مالک کمرنگ شدند. در مقابل شخصیتهای نه چندان دلچسب یا اضافه شدند مثل کامبیز دیرباز یا پررنگ شدند مثل میثم (مرتضی امینیتبار) که اصلا موفق نمیشوند همذاتپنداری بیننده را برانگیخته کنند. مخاطب انگار به سرنوشت میثم مالکی با آن ژستهای بیمزه اهمیتی نمیدهد یا مسعود طلوعی با بازی صبور و مهربان همیشگی کامبیز دیرباز هرگز آن پدرخوانده مخوف و ترسناک نمیشود.
یک لحظه تصور کنید این نقش را به مهدی سلطانی سروستانی میسپردند یا نقش میثم را به علی شادمان میدادند! چقدر سریال دیدنیتر میشد. حتی عشق نیمبند میثم با مائده (سارا حاتمی) در فصل اول این بار با شیدا (نگار نیکدل) اصلا در نمیاید. میثم کی او را دید؟ کی دل باخت؟ حتی لحظات عاشقانه این دو مخاطب را قانع نمیکند که ظرف چند روز عشقی به وجود آمده که دخترک حاضر شده به پدری که او را عاشقانه میپرستد پشت کند.
پدری که حتی رمز لپتاپش نام اوست نه همسر جوانش سیما (با بازی الناز ملک) شاید به دلیل همین بازیهای ضعیف بود که مهدویان تصمیم گرفت شانس خودش را هم امتحان کند. تنها نقطه مثبت فصل دوم تا اینجا حضور غافلگیرکننده مهران غفوریان در نقش منفی است که از پس نقش بدجوری برآمده و کاراکترشفاعت را برای ما ساخته: خشن، بذلهگو و فوقالعاده خطرناک...
✍️ حسین غفوری